تربیتی - محبت فرزندان
همه کارهای که ما به عنوان پدر و مادر برای فرزندان انجام می دهیم
همه می توانند انجام دهند، ولی کاری که خاص والدین است
واز کسی بر نمی آید (( محبت بی قید و شرط است ))
همه کارهای که ما به عنوان پدر و مادر برای فرزندان انجام می دهیم
همه می توانند انجام دهند، ولی کاری که خاص والدین است
واز کسی بر نمی آید (( محبت بی قید و شرط است ))
خلاقيت كودك با آب بازي
رشد توانایی ها و مهارت های مختلف کودکان به وسیله آب بازی
الف) رشد خلاقیت و ابتکار
ب) رشد شناختی
ج) رشد عاطفی و هیجانی
د) رشد گویایی و افزایش گنجینه واژگان
ه) ایجاد هماهنگی بدنی
و) رشد اجتماعی و………………..
pg
پیوند: http://www.beytoote.com/baby/tuition/game-childen.html
در بازي با كودكان قصد اين نباشد كه كودك نياز به بازي دارد ،
بلكه والدين بايد از بازي با نعمتي كه خدا به آنها داده لذ ت ببرند .
………………. اين نياز والدين است
بارعايت سه نكته مهم كودكان رابراي لذت بردن ازبازي آزاد بگذاريم و مانع بازي وحركتشان نشويم.
1- به خودشان آسيب نزنند .
2- به ديگران آسيب نزنند .
3- به وسايل آسيب نزنند .
بسياري از مشكلات رفتاري كودكان در
شاد نبودن و نگراني والدين است .
بزرگترين آرزوي كودكان داشتن پدر و مادري شاد است ،
بالاخص مادر
1- مادر در تربيت و پرورش كار خدا را انجام مي دهد چقدر صفات خدا را دارا هستيم ؟
مهربان
بخشنده
دوست
بزرگوار
راهنما
صبور
شنوا
…….؟
پیوند: http://www.tebyan-zn.ir/News-Article/quran/information_quran/2015/12/7/181950.html
معجزه جاودان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم)
يکي از مهمترين راههاي شناخت انبياء، ارائه کاري فرا بشري توسط آنهاست که قرآن کريم از آن، با عنوان “بيّنه” و يا “آيت” تعبير مي کند و در بين مسلمين از آن به “معجزه” ياد مي شود.
چون نبوت پيامبران گذشته به دوران معين و محدودى اختصاص داشت، دوران معجزه آنان نيز طبعا کوتاه و محدود و تنها براى مردم آن دوران بوده است؛ زيرا براى عدهاى از مردم آن عصر، با ديدن اين معجزههاى موقت و محدود اتمام حجت مىگرديد و براى عده ديگر نيز به وسيله نقل پياپى و متواتر، اذعان و يقين حاصل و حجت خدا بر آنان تمام مىشد.
ولى يک شريعت و نبوت جاودانى، بايد داراى يک معجزه و بيّنه جاويد نيز باشد؛ زيرا معجزه اگر محدود و منحصر به يک زمان گردد، گذشتگان و آيندگان نمىتوانند آن را با چشم خود درک نمايند و اخبار و نقلهاى پي در پي نيز در اثر مرور زمان ممکن است از بين برود و يا لااقل در اثر عوامل مختلف، ترديدهايى در آنها به وجود آيد.
در اين صورت براى مردم آينده که اين نشانه ها و کارهاي فرابشري را نتوانستهاند ببينند، حجت تمام نمىگردد.
اين نکته موضوع مهمي را در رابطه با اديان آسماني بيان مي دارد. از همين رو مرحوم آيت الله خويي از مراجع بزرگ تقليد شيعيان در قالب مباحثه اي علمي با يکي از علماي يهود اين موضوع را به گفتگو مي نشيند که دوران دين يهود سپرى شده و دلايل و معجزاتشان تمام شده است …
ايشان از آن عالم يهودي مي پرسد: آيا شريعت تنها براى يهودىهاست و يا به تمام مردم و ملتها عموميت دارد؟
اگر اختصاص به ملت يهود داشته باشد، ملتهاى ديگر به پيامبر ديگرى نيازمند خواهند بود و آن پيامبر به نظر شما جز پيامبر اسلام چه کسى مىتواند باشد؟ اگر شريعت موسى(عليه السلام) همگانى و جهانى است و به تمام بشر و انسانها عموميت دارد، پس به يک دليل هميشگى و گواه زندهاى نيازمند خواهد بود.
در صورتى که امروز چنين دليل و گواهى در دست نيست؛ زيرا معجزات حضرت موسى (عليه السلام) به عصر خود وى اختصاص داشت و بعد از وى، اثرى از آن باقى نمانده است تا موجب باور و يقين شود و بقا و استمرار آئين يهود را براى هميشه ثابت کند و در تمام اعصار و قرون، گواه حقانيت آن باشد.
اگر بگوييد: گرچه اين معجزات فعلا وجود ندارد، ولى تواتر اخبار و نقلهاى فراوان، وجود آنها را روشن و مسلم مىسازد، در جواب خواهيم گفت که:
اولا: معجزه، در صورتى مىتواند، از راه تواتر ثابت شود که تعداد ناقلانش به حدى برسند که در ميان مردم موجب يقين شود. اما شما نمىتوانيد چنين تواتري را در اثبات معجزات حضرت موسى (عليه السلام) در هر عصرى و ميان هر ملت و نسلى ثابت کنيد.
ثانيا: اگر تنها نقل معجزات در اثبات يک حقيقت کفايت کند، اين که به معجزات حضرت موسى اختصاص ندارد، شما معجزات حضرت موسى(عليه السلام) را نقل مىکنيد، مسيحيان معجزات حضرت عيسى (عليه السلام) را نقل مىکنند، مسلمانان نيز معجزات پيامبرشان را. پس چه تفاوتى در ميان اين نقلها هست که گفتار شما در نقل معجزات حضرت موسى(عليه السلام) پذيرفته شود ولى گفتار ديگران نه! اگر تنها نقل معجزات يک پيامبر موجب تصديق آن پيامبر شود، شما چرا نبوت پيامبران ديگر را که معجزات همه آنان نقل شده است، تصديق نمىکنيد؟
عالم يهودي در پاسخ گفت: معجزاتى که يهوديان براى حضرت موسى(عليه السلام) نقل مىکنند، مسيحيان و مسلمانان نيز آنها را تصديق مىنمايند و به صحت آنها اعتراف دارند و اما معجزات پيامبران ديگر، مورد قبول همه نيست. اين است که آنها به دلائل ديگر نيازمندند تا به مرحله اثبات برسند.
قرآن تنها معجزه جاودان و هميشگى است که صحت تمام کتب آسمانى پيشين را امضا و به صدق و پاکى تمام پيامبران گذشته شهادتمىدهد و به آنان ارج مىنهد.
آيت الله خويي فرمود: آرى، درست است که مسيحيان و مسلمانان نيز معجزات حضرت موسى(عليه السلام) را قبول دارند، ولى نه از راه تواتر و نقلهاى يهوديان. بلکه به علت اين که پيامبرانشان از آن معجزات خبر دادهاند. مسيحيان و مسلمانان، معجزات حضرت موسى (عليه السلام) را به وسيله پيامبرانشان مىشناسند و اگر نبوت آنان را نپذيرند، راهى به درستي معجزات حضرت موسى(علیه السلام) نخواهند داشت تا او را به پيامبرى قبول کنند.
اين اشکال تنها به دين يهود اختصاص ندارد؛ بلکه به تمام اديان گذشته هم متوجه است و تنها دين اسلام است که معجزه آن جاودان و در تمام قرون و اعصار زنده و در ميان تمام ملتها و نسلها جريان دارد و تا روز رستاخيز با جهانيان سخن مىگويد و آنان را به سوى حق دعوت مىکند.
ما از راه اين معجزه جاودان و جارى که همان قرآن است، اسلام را مىشناسيم و آن را تصديق مىکنيم، اسلام را که شناختيم و پذيرفتيم، از تصديق تمام پيامبران گذشته نيز ناگزيريم؛ زيرا که قرآن و پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) آنان را امضا و تأييد کرده است.
کوتاه سخن اين که قرآن تنها معجزه جاودان و هميشگى است که صحت تمام کتب آسمانى پيشين را امضا و به صدق و پاکى تمام پيامبران گذشته شهادت مىدهد و به آنان ارج مىنهد.
(برگرفته از کتاب “البيان فى تفسير القرآن"(1)، تأليف: آيت الله العظمي خويي (با اندکي تغييرات)
پیوند: http://www.erfan.ir/farsi/quran/quran_proj/display/display.php
خواص با قران بودن
درجات بهشت بر اساس تعداد آيات قرآن تقسيم شده است و هر كس هر مقدار كه با قرآن آشنا باشد درجات بهشت را طى مىكند. براى تلاوت قرآن كريم فضايل، آثار و فوايد دنيايى و آخرتى فراوانى بيان شده است: بارورى ايمان، صفاى دل، تخفيف گناهان، عبادت برتر، برخوردارى از ثواب فرشتگان و پيامبران، همنشينى با فرشتگان، پيمودن درجات كمال و ترقى در بهشت، درمان بيمارىهاى روحى، رفع غم و اندوه، روشنايى ديدگان، مونس تنهايى، عمر با بركت، استجابت دعا، صفاى خانه، رفع عذاب از پدر و مادر و…. شايان توجه است كه پيمودن مراتب كمال قرائت، همچون رسيدن به مرحله تدبّر و عمل، مستوجب كمال ثواب و رضاى الهى و دريافت خيرات بيشتر و بهتر مىشود. اهميت و فضيلت قرائت قرآن تا چه اندازه است؟ براى قرائت قرآن، در كلمات گهربار پيشوايان معصوم(ع) فضايل و آثارى بيان شده كه موجب رشد و پرورش روح و روان آدمى مىشود. همين فضايل و آثار باعثگرديده كه تلاوت و قرائت قرآن از اهميت بسيارى برخوردار باشد. اكنون به برخى از اين فضايل و آثار اشاره مىكنيم:
1. سعادتمندى: پيامبر اكرم(ص) مىفرمايد: «اگر زندگى سعادتمندان و مرگ شهدا و نجات در روز جزا و امنيت در روز هراس و نور در روز ظلمت و سايبان در روز حرارتِ شديد و سيراب شدن در روز عطش و ارزش و سنگينى در روز سبكى اعمال را مىخواهى، پس قرآن را مطالعه كن، چرا كه قرآن يادآور خداى رحمان و حافظ از شيطان و عامل برترى در ترازوى اعمال است».[1] در حديث ديگر مىفرمايد: «هر كس قرآن بخواند، گويى به مرتبه پيامبرى رسيده است، جز آن كه بر او وحى نمىشود!».[2
] 2. بارورى ايمان: اميرمؤمنان على(ع) فرمودند: «بارورى و رشد ايمان با قرآن خواندن به دست مىآيد».[3]
3. استجابت دعا: امام حسن مجتبى(ع) فرمود: «هر كس قرآن بخواند ـ بلافاصله يا با كمى تأخير ـ دعايش مستجاب خواهدشد».[4]
4. نورانيت و افزودن خير و بركت خانه: پيامبراكرم(ص) فرمود: «خانههايتان را با تلاوتقرآن نورانى كنيد و آنها را همچون يهود و نصارا ـ كه نماز و عبادت را در خانهها تعطيل كرده، تنها در كنيسه و كليسا انجام مىدهند ـ به گورستان تبديل نكنيد. هنگامىكه در خانهاى زياد قرآن خوانده شود، خير و بركت آن فزونى يابد و اهل خانه مدتها از آن لذت خواهند برد و همانگونه كه ستارگان براى زمينيان مىدرخشند، [اين خانه] نيز براى آسمانيان مىدرخشد».[5]
5. غفران گناهانِ پدر و مادر: امام صادق(ع) مىفرمايد: «خواندن قرآن از روى مصحف، عذاب پدر و مادر را سبك مىكند، گرچه كافر باشند».[6]
6. افزايش مدّت بينايى: امام صادق(ع) فرمود: «هركس قرآن را از رو [با نگريستن بر آيات] بخواند، از بينايىاش براى مدت طولانى لذت خواهد برد».[7]
7. آميخته شدن قرآن با گوشت و خون قارى: امام صادق(ع) فرمود: «هر جوان مؤمنى كه قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خونش آميخته خواهد شد».[8]
8. صفاى دل: پيامبراكرم(ص) فرمود: «بدون شك اين دلها زنگار مىگيرند; همچنان كه آهن زنگ مىزند. عرض شد: صيقل آن به چيست؟ فرمود: قرائت قرآن».[9]
9. بهترين عبادت: پيامبر(ص) فرمود: «بهترين عبادتِ امتِ من، تلاوت قرآن است».[10]
10. بخشش گناهان، نوشته شدن حسنه و پاك شدن گناهان.[11] چرا در شبهاى ماه مبارك رمضان، قرائت سورههاى خاصى از قرآن كريم، تأكيدشده است (مثل: خواندن سوره عنكبوت، دخان و…) كه خواندن آن ثواب بيشترى دارد؟ تلاوت قرآن كريم، در همه حال ارزشمند است، زيرا همه قرآن، كلام خداست و خواندن همه سورهها فضيلت و ثواب دارد، در عين حال، خواندن بعضى از سورهها در بعضى اوقات ـ به دليل مصالحى كه خداوند و چهارده معصوم(ع) از آن آگاهندـ ثواب بيشترى دارد. منظور اين روايات، فقط خواندن آيات نيست، بلكه خواندن، مقدمهاى براى فهم قرآن است و درك آن نيز در جاى خود، مقدمهاى براى محقق ساختن دستورهاى آن در زندگى فردى و اجتماعى است. بهطور قطع، اگر مسلمانان از مفاد سورههاى قرآن در زندگى خود الهام بگيرند، همه پاداشها و خواستههاى مشروع دنيا و آخرت را از آن خود خواهند كرد. سفارش پيامبر و امامان معصوم(ع) به خواندن برخى سورهها در اوقات خاص، مسلّماً حكمتهايى دارد كه ممكن است عقل بشر به برخى از آنها نرسد، ولى مهربانى و لطف خدا و اوليايش مانع از آن مىشود كه بشر از آثار خير مخفى بر خود محروم گردد. ضمن اينكه يكى از اسباب تأكيد بر قرائت سوره دخان در شب قدر، مطرح شدن شب قدر در آن سوره است. بنابراين، همه سورهها و آيات قرآن را بايد خواند و در آن تدبّر كرد، ولى بهتر است به سورهاى كه آثار ذكر شده براى آن، متناسب با نياز انسان باشد، متوسل شد.[12]
بهترين مزد و ثواب براى قاريان قرآن، از نظر قرآن چيست؟
قرآن كريم مىفرمايد: (اِنَّ الَّذينَ يَتلونَ كِتـبَ اللّهِ واَقاموا الصَّلوةَ واَنفَقوا مِمّا رَزَقنـهُم سِرًّا وعَلانِيَةً يَرجونَ تِجـرَةً لَن تَبور * لِيُوَفِّيَهُم اُجُورَهُم ويَزيدَهُم مِن فَضلِهِ اِنَّهُ غَفورٌ شَكور);[13] كسانى كه كتاب الهى را تلاوت مىكنند و نماز را به پاى مىدارند و از آنچه به آنان روزى دادهايم، پنهان و آشكار انفاق مىكنند، تجارتى[ پر سود] و بى زيان و خالى از كساد را اميد دارند. [آنها اين اعمالصالح را انجام مىدهند]تا خداوند اجر و پاداش كامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بيفزايد كه او آمرزنده و شكرگزار است. بديهى است كه منظور از تلاوت در اينجا، قرائت سطحى و خالى از تفكر و انديشه نيست، بلكه خواندنى است كه سرچشمه فكر و انديشه و در نتيجه، عملصالح باشد. در روايات اسلامى نيز به برخى از پاداشهاى قاريان قرآن اشارهشده; از جمله: خداوند به قارى قرآن پاداش عظيمى خواهد داد. پيامبراكرم(ص) فرمود: «هر كس براى رضاى خدا و آگاهى عميق در دين، قرآن بخواند، ثواب فرشتگان و انبيا و رسولان را خواهد داشت».[14] امام كاظم(ع) مىفرمايد: «درجات بهشت به اندازه آيات قرآن است. به قارى قرآن گفته مىشود: بخوان و[ در مراتب بهشت] بالا برو. سپس مىخواند و مقامش بالامىرود».[15]
اگر قرآن را با صوت بخوانيم اجرمان چه قدر است؟
و اگر بدون صوت بخوانيم چهطور؟
مقدار اجر و ثواب را خدا مىداند. پيامبراكرم(ص) مىفرمايد: «قرآن را با صوتهاى خويش زيبايى بخشيد، زيرا صوت زيبا بر زيبايى قرآن مىافزايد.»[16] با توجه به اينكه آيات قرآن سخنان خداوند است و خدا از اول كامل بوده،
پس ارزشگذارى آيات قرآن براى چيست كه فلان سوره ثواب بيشترى دارد؟
(در مفاتيح اين ارزشها آمده است). بايد دانست اگر تفاوتى در سورهها از نظر ارزش، وجود داشته باشد، به كامل بودن خدا ارتباطى ندارد، چرا كه ممكن است خداى متعال و حكيم از روى حكمت و به جهت مصلحت، بعضى از سورهها را از نظر فصاحت و بلاغت يا مفهوم و محتوا بر بعضى ديگر و يا بعضى از آيات را بر بعضى ديگر برترى داده باشد; همانطور كه در خلقت انسانها، بعضى از آنها را بر برخى ديگر ـمانند انبيا بر مردم عادىـ برترى داده است. هر يك از آيات يا سورههاى قرآن به گلهايى مىماند كه بوى دلرباى مخصوص خويش دارد. ممكن است نسبت به يك سوره توجه خاصى شده باشد كه اين مطلب با بررسى اهداف و مقاصد آن سوره تا حدى روشن مىشود; مثلا اگر سورهاى به مسائل اخلاقى در سطح عمومى مردم و جامعه پرداخته باشد، مانند سوره نور و آيات حجاب، چون عموم مردم درگير اين مسائلاند، نسبت به اين سوره توجه خاصى شده است. سورههاى ديگر نيز با توجه به مقتضاى مفاهيم آن و نياز جامعه و عموم مردم مورد توجه خاص قرار گرفته است. بنابراين شناخت مفاهيم يك سوره و درك نياز جامعه و مشكلات آن مىتواند به روشن شدن علل اين ارزشگذارىها كمك كند. از طرفى بايد دانست كه برخى از روايات وارده در مورد ارزش و خاصيت سورهها، بىپايه و بىاعتبار است; چنانكه «مير سيدشريف جرجانى» در حواشى كشاف در آخر «تفسير فاتحة الكتاب» و «ابنالجوزى» در الموضوعات و «سيوطى» در اللئالى المصنوعه اكثر احاديثى كه از «ابىّبنكعب» در فضايل سورهها نقل شده كذب و موضوع (جعلى) مىداند.[17]
آثار تلاوت قران
آثار خواندن قرآن در زندگى انسان و اينكه انسان با خواندن قرآن چه پيشرفتهايى مىتواند داشته باشد. قرائت قرآن در زندگى مسلمان، آثار زيادى مىتواند داشته باشد; از جمله:
1. قرائت قرآن، ذكر خداوند است. با ذكر خدا دلها آرام مىگيرد. آرامش روحى، زندگى روزمره انسان را به سوى خوشبختى سوق مىدهد.
2. چون قرآن، قانون اساسى اسلام است با خواندن و توجه به معانى قرآن مىتوان به رفتار و چگونه زيستن خود شكل داد.
3. قرائت قرآن، شعار اسلام است و پيامبر و امامان معصوم به قرائت قرآن با صداى بلند، در مكانها و زمانهاى مختلف و آهنگ خوش تأكيد داشتهاند، لذا قرائت قرآن مىتواند موجب تقويت دين و نظام اجتماعى مسلمانان گردد.
4. حفظ و قرائت قرآن، موجب تقويت حافظه مىگردد و در نتيجه در زندگى مسلمان تأثير مىگذارد و موجب پيشرفت در كارهاى علمى او مىگردد. [1]. ميزان الحكمه، ج8، ص74. [2]. همان، ص82. [3]. غررالحكم و دررالكلم، ص112. [4]. بحارالانوار، ج89، ص204. [5]. همان، ص200. [6]. ر.ك: الكافى، ج2، ص613. [7]. بحارالانوار، ج89، ص202. [8]. الكافى، ج2، ص603. [9]. قطب الدين راوندى، الدعوات، ص237; متقى هندى، كنز العمال، ج1، ص545. [10]. وسائلالشيعه، ج6، ص168. [11]. ر.ك: الكافى، ج2، ص611. [12]. تفسير نمونه، ج1، ص60; ر.ك: رضا بزاز بنائى، ثواب قرائت سورههاى قرآن و محمد شبزندهدار، شفاخانه قرآن. [13]. فاطر، آيات 29ـ30. [14]. وسائلالشيعه، ج6، ص184. [15]. همان، ص187. [16]. ميزانالحكمه، ج8، ص82. [17]. محمد مظفرى، دانستنىهايى از قرآن، ص152ـ153 و عبدالرحمن سيوطى، اللئالى المصنوعة فى الاحاديث الموضوعه، ج1، ص227ـ228.